کویر نوردی
ســــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلام
دلم تنگ شده بود..خیلی وقت بود برای وبلاگ زهرا خانوم پست نذاشته بودم...البته تقصیر من نبود و درگیر شده بودم...در عوض الان اومدم کلی عکس از خاطرات زهرا طلا توی این مدت بذارم...
اول از همه جمعه 18 مهر جای همه خالی ، رفتیم کویر و یه صبحونه خیلی خیلی خوشمزه اونجا درست کردیم...هوا اون روز خیلی خوب بودالبته گاهی هم هوا سرد میشد و چون من برا زهرا لباس گرم نبرده بودم کلاه پسر دایی جونش رو قرض گرفتم و سر زهرا گذاشتم...به نظر خودم که خیلی بهش میومد
اونجا کلی ماسه بازی کردیم و به زهرا طلا هم خیلی خوش گذشت...
اینم عکسای دختر گلم توی کویر...
بقیه عکسا و خاطره ها توی ادامه مطلب........
اینم املت خوشمزه ای که روی آتیش درست کردیم و اونجا نوش جان کردیم...
فکر کنم اینجا زهرا زیاد از وضعیتش راضی نیست؟!
بقیه خاطره ها رو توی پستای بعدی میزارم تا اینجا خیلی طولانی نشه