عکسای روز تولد
سلام زهرا جونم
طبق قولی که داده بودم این پست رو به همراه عکسای جشن تولدت میذارم
اول از همه بریم سراغ کیک مامان پز
خیلی دوست داشتم کیک تولد زهرا رو خودم درست کنم..واسه همین از یکی دوماه قبل از عید رفته بودم توی نخ آشپزی و کلی سایت رو خوندم و فیلم دیدم...طرح روی کیک رو هم همون موقع ها دیدم و ازش خوشم اومد..واسه همین تصمیم گرفتم به جای کیک خریدن خودم درستش کنم و طرح مورد نظرم رو روش پیاده کردم...
بقیه عکسا ادامه مطلب.....
از حق نگذریم خودم هم خیلی از کارم راضی بودم البته تعریف از خود نباشه
تصمیم گرفته بودیم جشن تولد رو خونه داداشم بگیریم..چون شب همه اونجا دعوت بودن..کلی هم بهشون زحمت دادیم
اینجا قبل مراسمه...گفتم تا شلوغ نشده یه چند تا عکس از دخترم بگیرم
زهرا کلی ذوق کرده بود قربونش برم
البته اینم بگم که ما مراسماتمون رو زیاد با زرق و ورق و مجلل نمیگیریم..ساده ولی دور هم و با شادی
تنها عکسی که با کلاه از زهرا موجوده!!آخه زهرا از کلاه خوشش نمیومد و تا سرش میذاشتیم مینداخت اون طرف
آقا رضا و زهرا طلا هم که کلی برای خودشون شیطونی کردن
این شمع روشن کردن هم عجب مکافاتیه!!!امان از دست این اجاق گازهای نسل جدیدکه خودش جرقه میزنه؛ موقع روشن کردن شمع که شد دیدیم ای دل غافل نه فندکی موجوده و نه کبریتی؛البته چند تا کبریت نم کشیده پیدا شد ولی علی رغم تلاش های زیاد خاله بنده فایده ای نداشت و روشن نمیشد
خلاصه بعد از کلی این طرف و اون طرف دویدن بابایی یادش اومد که توی ماشین فندک داره و ما رو از سرگردونی نجات داد
به دلیل وجود جمعیتی بالغ بر حدود 60نفر! توی خونه دایی زهرا،مجبور شدیم کیک رو میلیمتری برش بزنیم تا کسی ازش بی نصیب نمونه
و بعد از دو روز وقت گذاشتن برای تهیه کیک تنها سهم من همین تیکه کوچولوبودکه ساعت 12 شب خوردم!!
اینم کادوهای زهرا جونم..
کادوی دایی مهدی
کادوی دایی عباس
کادوی باباحاجی زهرا
و البته بقیه کادوها
دست همشون درد نکنه